یکی از حیواناتی که در این دههها توجه زیادی رو به خودش جلب کرده یک نهنگ است. نهنگ ۵۲ هرتزی، یا تنهاترین نهنگ؛ احتمالاً یکی از این عناوین را شنیدهاید، یا نه یکی از آثار موسیقی که الهام گرفته از زندگی این نهنگ هستند.
در این مطلب من در سه بخش، به تنها ترین نهنگ دنیا میپردازم و همه چیزهایی که باید درمورد این نهنگ بدونید رو توی این مطلب گردآوری کردم.
در بخش اول، کمی از نهنگها به عنوان یک نوع صحبت میکنم؛ بعد از اون در بخش دوم داستان نهنگ ۵۲ هرتزی رو میگم. و در بخش سوم و آخر، آثار هنری (فیلم، موسیقی، پادکست و…) که از تنهاترین نهنگ الهام گرفتهاند رو معرفی میکنم.
از همین پایین، برید سراغ بخش مورد علاقهتون و با اون خوندن مطلب رو شروع کنید.
هرچند پیشنهاد میکنم مطلب رو با همین ترتیبی که نوشتم بخونید.
فهرست:
نهنگها:
قبل از رفتن به سراغ نهنگ خودمان، بد نیست که با گونهی این حیوان هوشمند کمی دقیقتر و از نزدیک آشنا شویم.
نهنگ (وال) یک پستاندار دریایی است. نهنگها موجودات اجتماعی هستند که زندگیشان به دریا گره خورده. در دریا غذا میخورند، جفتگیری میکنند و بچه به دنیا میآورند.
بزرگی و جثه یک نهنگ میتواند چیزی بین ۲.۶ متر با ۱۳۵ کیلوگرم، تا ۲۹.۹ متر و ۱۹۰ هزار کیلوگرم باشد. هشت تیره از این موجود آبزی بزرگ وجود دارد. با وجود اینکه میتوانند مدت طولانی را شنا کنند، همه نهنگها برای تنفس باید به سطح آب بیایند. آنها شناگران ماهریاند که میتوانند با سرعتی نزدیک به ۴۵ کیلومتر در ساعت شنا کنند.
همانطور که گفتم، نهنگها موجودات اجتماعی هستند؛ آنها برای ارتباط با یکدیگر از آوازی منحصر به فرد استفاده میکنند که به «آواز نهنگ» شناخته میشود. این آواز نهنگ که به صورت «صوت یا بشکن» شنیده میشود بسته به گونه نهنگ میتواند بسیار بلند باشد، به صورتی که تا کیلومترها شنیده شود.
نهنگها همچنین موجودات بسیار باهوشی هستند. آنها میتوانند بیاموزند، همکاری و حتی بازی کنند.
بچهها رفتارهای مادرشان را میآموزند و نهنگهای بالغ، روشهای خلاقانه شکار را از یکدیگر میآموزند.
علاوه بر اینها نهنگها رفتارهای فرهنگ گونه دارند. آنها میتوانند برای یکدیگر سوگواری کنند.
تا پیش از سال ۲۰۰۷ گمان آن میرفت که نورونهای دوکی شکل تنها در انسانیان یافت میشود. نورونهای دوکی در انسان درگیر ارتباطات اجتماعی، احساسات، قضاوت و نظریههای ذهنیاند. جای سلولهای دوکی در مغز نهنگها، همان جایی است که در مغز انسان وجود دارد. از این رو، گمان میرود که این سلولها در انسان و نهنگ کاربرد یکسان دارند.
نهنگ ۵۲ هرتزی:
تنها ترین نهنگ، عنوانی بود که نیویورکتایمز، به این نهنگ خاص داد!
در دهه ۵۰ میلادی ( ۱۹۵۰ )، در دوران جنگ سرد، پنتاگون با هدف استراقسمع زیردریاییهای کمونیستها (شوروی) شبکهای از هیدروفونهای (میکروفونهای زیر آب) فرکانس پایین را در سراسر اقیانوس گسترده بود. این هیدروفونها به جز زیردریاییهای شوروی، شکار دیگری هم داشتند. یک نهنگ!
نیروهای پنتاگون، شنونده یک صدای عجیب و غیره منتظره بودند. یک آواز در فرکانس ۵۲. آنها ابتدا فکر کردند که این صدا مربوط به همان زیردریاییهایی است که به دنبالش بودند. اما نمیتوانستند از این آوازها سر دربیاورند.
برای پیدا کردن منشأ این صداها پنتاگون سراغ دانشمندان WHOI رفت. آنها نیز در ابتدا نتوانستند از این صداها سر دربیاورند. یکی از ایدهها و احتمالات اولیه مطرح شده این بود که این آوازها متعلق به یک نهنگ است. اما در همان ابتدا رد شد.
نهنگها معمولاً در محدوده ۱۰ تا ۲۵ هرتز آواز میخوانند و از این طریق با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. اما آواز ضبط شده، ۵۲ هرتزی بود!
تا اینکه به سراغ ویلیام واتکینگز ( William Watkins ) رفتند. جناب واتکینگز، پس از تحقیق و بررسی به پنتاگون گفت که این صدا متعلق به یک نهنگ است! البته یک نهنگ خاص!
تقریباً تا دهه ۸۰ میلادی ( ۱۹۸۰ )، که آتش «جنگ سرد» رو به خاموشی رفت، این شبکه هیدروفونها جزئ پروژهای محرمانه پنتاگون بود. بعد از پایان یافتن جنگ سرد بود که دسترسی دانشمندان کم کم به این شبکه از هیدروفونهای سراسری بیشتر شد.
از بین تحقیقاتی که منتشر شده بودند، تحقیقات واتکینگز بیشتر مورد توجه قرار گرفت. ابتدا تیمی از زیستشناسان WHOI و بعدتر هم توجه رسانهها به این نهنگ جلب شد.
این تیم با استفاده از شبکه SOSUS ( همان شبکه هیدروفونها) که از دوران جنگ سرد به جای مانده بود، سعی در ردیابی و تحقیق بیشتر روی این نهنگ کردند. البته موفقیتهایی هم داشتند اما هیچگاه نتوانستد این نهنگ را مشاهده کنند، یا به سوالات مهمشان جواب دهند. آنها توانستند صدای نهنگ را در اقیانوس آرام، دریای کالیفورنیا و تا جزایر Aleutian در نزدیکی آلاسکا ردگیری کنند.
اما شکلگیری لقب « تنهاترین نهنگ » مربوط به شیطنت رسانههاست. رسانهها (که فکر میکنم با نیویورکتایمز هم شروع شد این جریان) با دیدی غیرعلمی و البته انسانی/ احساسی داستان این نهنگ را نقل کردند؛ از آنجایی که این نهنگ در بازهای دور و خارج از فرکانس سایر نهنگها آواز میخوانند، آنها این ایده را مطرح کردند که این نهنگ تنهاست!
محققانی که روی این نهنگ کار تحقیق میکردند شک دارد که آیا واقعاً این نهنگ تنهاست؟ آیا تنهاییاش را حس میکند و چندین و چند سوال از این دست. اسمی که محققان روی این نهنگ گذاشته بودند، نهنگ ۵۲ هرتزی بود؛ بهخاطر فرکانس آوازش.
محققان پس از ضبط صدای این نهنگ، این اسم را برای اون انتخاب کردند. فرکانس ۵۲ هرتز، با اینکه از محدوده ۱۰ تا ۲۵ هرتزی سایر نهنگها بالاتر است، اما هنوز در محدوده شنوایی انسان نیست. آنها برای اینکه بتوانیم صدای این نهنگ را بشنویم، فرکانس صدای این نهنگ را ۱۰ برابر کردند.
به صدای نهنگ ۵۲ هرتزی گوش فرا دهید:
تأثیرات هنری:
شاید هیچ حیوانی به اندازه «نهنگ ۵۲ هرتزی» آثار هنری را در دههای اخیر تحتتأثیر خود قرار نداده. در سالهای اخیر تعداد قابل توجهی آثار هنری که به صورت مستقیم داستان این نهنگ را روایت میکنند ساخته شده است. همچنین در ادبیات و هنر امروز نهنگ پنجاه و دو هرتزی یکی از پر ارجا و اشارهترین حیوانات است.
در ادامه به معرفی موسیقی، مستند و پادکستهایی میپردازم که به تنها ترین نهنگ دنیا پرداختهاند.
موسیقی:
تعداد موسیقیهای ساخته شد، با الهام از داستان تنها ترین نهنگ، خیلی زیاد است؛ در اینجا من تعدادی از معروفترین آنها رو لیست میکنم.
محمد یاروف، آهنگ ساز روس، با نام هنری iday، یکی از زیباترین قطعات موسیقی بیکلام با محوریت نهنگ ۵۲ هرتزی را ساخته است.
پیشنهاد میکنم حتماً این موسیقی رو که از صدای خود نهنگ ۵۲ هرتزی هم توش استفاده شده بشنوید:
کلین استیتسون، در آهنگ «بخشی از من جدا از تو»، که در آلبوم «تاریخچه جنگ» منتشر شده نیز، با اینکه به شکل واضحی دربارهی نهنگ ۵۲ هرتزی نیست، اما خود او در نخستین اجرای زنده این آهنگ اظهار کرد که این قطعه الهام گرفته از داستان تنها ترین نهنگ است و گفت:
وقتی که من این قطعه را می نوازم به این موجود تنها نمیتوانم کمکی بکنم، اما زمانی طولانی به نهنگی میاندیشم که مدتهاست در تنهایی آواز میخواند.
کلین استیتسون
گروه پاپ کرهای BTS نیز در قطعه «walien 52» از این نهنگ به عنوان نمادی از بیگانگی نسبت به دیگران استفاده میکنند. این آهنگ در آلبوم «نابترین لحظات زندگی» منتشر شده است.
کاترین رابرتز و سین لیکمن، آهنگسازان کلاسیک انگلیسی، در آلبوم خود با نام «فردا به دنبال امروز میآید» آهنگی تحت عنوان «۵۲ هرتز» را دارند. این آهنگ دربارهی نهنگ تنها است و تک بیتی دارد که گروه کر تکرار میکنند:
«۵۲ هرتز، ۵۲ هرتز، من آهنگ عاشقانه ای را میخوانم که هیچکس نمیتواند بشنود».
کریستا بل، خوانندهی آمریکایی، نیز آهنگی را با الهام از نهنگ ۵۲ هرتزی خوانده است که در آن اینگونه میخواند:
«۵۲ هرتز من کاملاً تنهام، ۵۲ هرتز صدای تو در هیدروفون من است».
مستند:
تا کنون دو مستند درباره «تنهاترین نهنگ دنیا» ساخته شده است.
اول مستندی تحت عنوان «تنهاترین» که در آوریل ۲۰۱۴ توسط لیلیان مرل ساخته شده. این مستند که با همکاری بنیاد آلفرد.پیاسلون ساخته شده، داستان دو زن را روایت میکند که پیرامون تنهاترین نهنگ تحقیق میکنند.
مستند دوم، مستند کوتاهی است با عنوان «۵۲: پژوهشی دربارهی تنهاترین نهنگ». این مستند توسط جاشوا زیمان و آدرین گرینیر ساخته شده. جالب است اشاره کنم که این پروژه از طریق کمپانی کیکاستارتر تأمین مالی شده است.
پادکست:
حسام ایپکچی، در اپسود پانزدهم پادکست انسانک داستان نهنگ ۵۲ هرتزی رو روایت کرده که میتونید از لینک زیر بشنویدش:
در چشم مردم:
این نهنگ توجه زیادی را به خود جلب کرد. هنگامی که محققین روی این نهنگ تحقیق میکردند، سیل زیاد نامههای مردم به سوی آنها روانه شد. همانطور که در مطلب هم گفتم، مردم زیادی در سراسر دنیا با تنهایی این نهنگ احساس همدردی کردند؛ این را میتوان از تعداد زیاد آثار هنری تولید شده پیرامون این موضوع هم متوجه شد.
با همه اینها، بهنظر من، نهنگها و به خصوص نهنگ ۵۲ هرتزی موجودی دوست داشتنی و قابل اعتناعیست که شناخته شدن او باعث تولید آثار هنری زیبایی شده است.
شما هم اگر از تنهاترین نهنگ دنیا چیزی میدونید، یا اینکه آهنگ و یا فیلمی دربارهاش دیدید توی دیدگاهها برام بنویسید.
27 دیدگاه روشن ۵۲ هرتز؛ یک نهنگ
خیلی مطلب خوشگلی بود مهدی
هم عکسا خیلی با کیفیت بود هم نوشتنت عالی بود. اما چیزی که در مورد نهنگ به ذهنم میرسه در مورد “ذهن الگو ساز” انسانه.
اینکه انسان دغدغه های اگزیستانسیال خودش(تنهایی) رو یه نوع برون فکنی یا پروجکت میکنه و اونوقت اون دغدغه اگزیستانسیال رو به عنوان یه ابژه بیرونی میبینه.
به نظرم وقتی یه اثر خیلی وایرال میشه باید دقت کنیم ببینیم آیا روی یکی از دغدغه های مشترک انسان ها دست نزاشتن و یکم Human Nature رو انگولک نکردن آیا!
مرسی امیرحسین
کاش میشد کامنتت رو پین کنم این بالا بمونه ??
همه این حرفت که انسان دنبال نمونه بیرونی مشکلات درونیش هست (چی گفتم) رو موقعی که نظرات خود کاشف رو درمورد نهنگ میخوندم به ذهنم میاومد، اما براش کلمه نداشتم و تو با بهترین کلمات گفتیشون. (خود محقق (کاشف) که روی نهنگ کار میکرده هم خیلی شک داره به اینکه اصلاً شاید نهنگه متوجه تنهاییش هست یا نه. حتی فکر کنم یه پله بالاتر میره و میگه که اصلاً مطمن نیستیم که تنها هست واقعاً یا نه.) دوست داشتم اینها رو توی مطلبم بنویسم….
اگر مطلب کامنت زیاد گرفت و کامنتت دیدم داره میره پایین با اجازهت میذارمش توی مطلب ( به عنوان نقلقول)
این که سعی میکنی آخر کامنت هم ما رو دعوت کنی به فکر و دقت به اطرافمون زیباست :))
قربون تو مهدی?
این از محبت توئه،ولی منم یکم بد نوشتم و سَرسری نوشتمش.ولی در کل همون مفهومی که خودت گفتی مد نظرم بود(همون که انسان دنبال نمونه بیرونی مشکلات درونش هست) و میشه در مورد اینم خیلی حرف بزنیم اما این مفاهیم رو انگاری فروید خیلی عمیق بررسیش کرده که چرا ما اصلا مفاهیم ذهنی خودمون رو باید به بیرون نسبت بدیم و از همون قرن ۱۹ بود که یه شاخه به روانکاوی اضافه شد که میومدن آثار بزرگ رو از نظر روانکاویِ خلق کننده اون اثر بررسی میکردن(مثلا بررسی روانکاوانه کتاب جنگ صلح،آثار داوینچی،برخی سیاستمداران بزرگ مثل هیتلر و…) که ببینن چی باعث میشه یه اثر یا یک شخص یه هو بتونه میلیون ها نفر رو شیفته و عاشق خودش کنه. اون میلیون ها توده ای که عاشق هیتلر و پیشوا شون بودن،چه نیاز درونی ای داشتن که هیتلر نماد کسی بود که میتونست اون نیاز رو رفع کنه یا…
در کل به نظرم خیلی چیزای جالبیه و کاش بشه بعدا جاهای مختلف بیشتر راجع بهشون صحبت کرد.
عزیزی امیرجان
من در این موارد خیلی اطلاعی ندارم، اما میدونم که جردن پیترسون یک کتاب داره با عنوان نقشههای معانی ساختار باورها که به همین مفاهیم میپردازه. اما از کیفیت کتاب و سایر مسائلش خبری ندارم….
چرا وقتی صداشو گوش دادم دلم گرفت؟ 🙂
احتمالاً برای پیشزمینه و داستانی که درموردش خوندی؛ و همذاتپنداری و انسانانگاری.
(البته میدونم احتملاً دنبال همچین جوابی نبودی. ولی چیزی که الان توی ذهنم میاد همینه.)
دیگه تنها نیس
کل جهان میشناسنش?
?
سلام ببخشید تا حالا راهی برای نجاتش انجام دادن دانشمندان؟
سلام
نجات دادنش از چی؟ از تنهایی؟
اگر منظورتون تنهایی هست، باید بگم که همونطور که توی مطلب هم گفتم، خود دانشمندان هم، اول از تنها بودنش، دوم از آگاهی و رنج کشیدنش از تنهای مطمئن نیستند؛ به زبان دیگه، میگویند که این نگاه انسانی/ احساسی به یک موضوع علمی است….
جالب بود (:
خوشحالم که توجهت رو جلب کرده سعید عزیز.
جالب بود (: ممنون
خواهش میکنم ؛)
از مطالعه این نوشته بسیار لذت بردم و از ظرافت انتخاب کلمات، ارتباط موضوعات با هم و البته خلاقیت تلفیق این مطالب با هم نیز علاوه بر لذت بردن، نکات مهمی را یاد گرفتم. هنوز کل مطالب وبلاگت رو نخوندم اما این نوشته رو خیلی دوست داشتم
سلام علی جان.
ممنون از نظر پر مهرت. خیلی خوشحالم که خروجی کارم رو اینطوری ارزیابی میکنی 🙂
سلام ممنون بابت مطلب
فقط خواستم بگم در مورد موضوع تنهایی این نهنگ اضافه میکردین که مردم میگن اون به دنبال یه دوست یا یه معشوق هست که سال هاست این آواز رو میخونه و بقیه نهنگ ها چون محدوده شنوایی ۵۲ هرتز رو ندارن، نمیتونن بشنوند.
سلام.
خواهش میکنم. فکر کنم به اینکه نمیتونه با باقی نهنگها ارتباط برقرار کنه اشاره کردم. اما درمورد اینکه دنبال دوست هست یا اینکه دنبال جفت رو دقیق نمیدونیم و حقیقت (Fact) علمی نداریم که این جنبه انسانی (دوستی) رو تأیید کنه.
به هر حال ممنون از اینکه شما اشاره کردید 🙂
یه جایی نوشته بود ممکنه نهنگها صداش رو بشنون ولی خب چون بنظرشون صداش عجیبه و خیلی هم بلنده سمتش نمیرن.هرچقدر سنش بالاتر رفته فرکانس صداش پایین تر اومده این خودش احتمال اینکه جفت پیدا کنه رو بالاتر میبره. چقدر عجیب که تاحالا ندیدنش.
ممنون بابت مطلب جامع و کاملتون
کاش لینک میدادید 🙂
خواهش میکنم. خوشحالم که دوست داشتی ؛)
چرا با وجود اینکه صداش از بقیه نهانگا بیشتره ولی هم نوعاش نمیشنون صداشو
و اینکه یعنی فقط یدونه از این نهنگ هست ؟
بیشتر بودن صداش تعبیر درستی نیست؛ احتملاً منظورت این بوده که چرا با اینکه فرکانس صداش بالاتر از سایر نهنگهاست، صداش رو نمیشنون. خب اول که بالاتر بودن فرکانس، به معنی بلندتر بودن صداش نیست. همه حیوانات یک بازه مشخصی از اصوات رو میتونند بشنون. مثلاً محدوده شنوایی انسان ۲۰ تا ۲۰۰۰۰ هرتزه، و هر صدایی که خارج از این بازه باشه رو انسان نمیتونه بشنوه. (منبع)
برای نهنگها هم همینطوره، محدود شنوایی معمول نهنگها، ۱۰ تا ۲۵ هرتزه ولی این نهنگ داستان ما توی فرکانس ۵۲ هرتزی صحبت میکنه. پس صداش برای سایر نهنگها غیرقابل شنیدنه.
آره؛ بر اساس چیزهایی که من خوندم آخرین بار، فقط یک نهنگ هست که توی این فرکانس صدا تولید میکنه. (البته یک سری از جاها اشاره کرده بودند که ممکنه این نهنگ دیگه تنها نباشه و اشاره به گزارشهایی میکردن که چون بهنظرم خیلی مطمئن نیومدن، اینجا بهشون اشاره نکردم.)
خیلی ممنون از مطالب مفیدتون اما معلوم نشده که این نهنگ چ شکلی هست یا از نوع کدوم نهنگ هاست؟
نهنگ ما ۳۱سال ب امیدپیداکردن همراهی اواز مخصوص جفتگیری را می خواند اما صدایش را هم نوعانش نشنیدند
قلبم و تمام وجودم درد گرفت کاش کنارم بود بغلش میکردم وپا ب پاش گریه میکردم
ینی چیکارمیکنه الان؟!
?.
نمیدانم؛ اطلاعی ندارم.
نهنگها (بسته به گونه) ۳۵ تا ۷۰ سال عمر میکنن؛ احتمالاً هنوز شانسی داشته باشه برای پیدا کردن جفت 🙂
سلام خیلی عالی بود لذت بردم
من صدرا هستم و گاهی به کار آهنگساز ی میپردازم.
و اتفاقا موزیکی دارم مربوط به موضوع شما
به نام ساروو نهنگ ۵۲hz
Email: *******
Telegram:@*****
Music_By_Sadra@
تمایل به شنیدن داشتید ،لطفا پیام بدهید
یه آهنگی هم هست که رابرت گیلمور با گیتار الکتریک زده .که الهام گرفته از همین نهنگ هستش .اونم خیلی زیبا و شنیدنی هست .فکر کنم اسمش maroned هست