۱۵ توصیه برای تا بیست سالگی از پاتریک کالیسون

من اول با مدل فکری پاتریک کالیسون آشنا شدم و بعد با خودش. امین کاکاوند توی این پست خوبش از مدل فکری پاتریک حرف زده بود که برای من خیلی جالب بود. ( مطلب امین رو هم از دست ندید بچه‌ها)

برای همین به وبلاگ خود پاتریک کالیسون سر زدم. اونجا بخشی رو داره که توش یک سری توصیه‌ها رو گذاشته. من اون توصیه‌ها رو هم خوندم و برام جالب بود.

این شد که تصمیم گرفتم که توصیه‌های پاتریک رو ترجمه کنم و اینجا هم بذارم شاید به کارتون بیاد 🙂 مخصوصاً اگر از من جوون‌ترید. ( نگارنده در سال ۲۱ام زندگی خودشه)

اینجا هم اول یکم از پاتریک کالیسون می‌گم، تا بدونیم که قراره این توصیه‌ها رو از زبون کی بشنویم و بعد ترجمه رو گذاشتم.

از این لینک می‌تونید به اصل نوشته هم دست پیدا کنید. ممنون می‌شم اگر اشکالی توی ترجمه دید بهم بگید و یا اگر پیشنهادی دارید کامنت بگذارید.

پاتریک کالیسون؛ شاهزاده جوان

پاتریک کالیسون (Patrick Collison)، موسس و مدیر یک استارتاپ در حوزه فین‌تک به اسم Stripe هست.

Stripe یک کسب و کار که توی زمینه پرداخت آنلاین فعالیت می‌کنه و ارزشمند‌ترین استارتاپ فین‌تکی دینا است. ( چیزی حدود ۹۵ میلیارد دلار ارزش داره 🙂

پاتریک کالیسون که امروز ۳۲ سال سن داره این استارتاپ رو توی سال ۲۰۱۰ به همراه برادر کوچیک‌ترش وقتی فقط ۲۲ سال سن داشت تأسیس کرد.

البته Stripe اولین کسب‌وکار اون‌ها نبود. توی سال ۲۰۰۷ ( یعنی وقتی پاتریک ۱۹ و برادرش جان ۱۷ ساله بود) شرکتی رو تأسیس می‌کنند که با فروشش یک‌ شبه راه صدساله رو می‌رن.

علاوه بر همه این‌ها پاتریک یک کتاب‌خون حرفه‌ای هم هست که به طور جالبی به دنیا نگاه می‌کنه.

همونطور که بالاتر گفتم من اینجا فقط قراره یک مطلب از وبلاگ پاتریک کالیسون رو ترجمه کنم و کاری به مدل ذهنی پاتریک ندارم؛ اما از اونجایی که من با پاتریک از طریق امین کاکاوند آشنا شدم و مدل ذهنی پاتریک هم برام خیلی جالب بود یک بار دیگه ازتون دعوت می‌کنم این مطلب خوب امین رو بخونید:

۱۵ توصیه پاتریک کالیسون:

بارها و بارها افراد به من ای‌میل می‌زنند و مشورت‌‌ها و توصیه‌های کلی از من می‌خواهند. ( چطور می‌تونم دنیا رو تغییر بدم؟) با توجه به اینکه من هنوز در میانه راه زندگی هستم و دارم سعی می‌کنم از مسائل سر دربیارم، اینجا توصیه‌هایی رو که به خود گذشته‌ام می‌کردم رو می‌ذارم:

اگر شما در بازه ۱۰ تا ۲۰ سال هستید:

• در موضوعات عمیق شوید. به یک متخصص تبدیل شوید.

• به طور خاص، سعی کنید در چند موضوع مختلف عمیق شوید.(هرچند به درجات مختلف، من سعی کردم که در زبان، برنامه نویسی، نوشتن، فیزیک، ریاضی عمیق بشم. به بعضی از این موارد بیشتر از سایرین چسبیدم.) یکی از چیزهای اصلی که باید تلاش کنید تا رسیدن به سن ۲۰ بدست بیاورید، حس لذتی است که از انجام دادن بعضی کارها پیدا می‌کنید. ( مترجم: کاری رو که از انجامش لذت می‌بری پیدا کن.)

• درمورد ارزشمند بودن چیزهایی که در آن‌ها عمیق می‌شوید زیاد استرس نداشته باشید… اما ارزشمند بودن یا نبودن آن‌ها را نادیده هم نگیرید. این ( ارزشمندی) باید یک فاکتور برای ارزیابی باشد اما نه به تنهایی.

• تا جایی که از سخت کار کردن لذت می‌برید؛‌ سخت کار کنید. متنتنت . اگر شما به اندازه کافی خوش‌شانس هستید که از انجامش لذت ببرید، شکرگزار باشید و سعی کنید نهایت استفاده رو ازش ببرید.

• از طریق اینترنت با کسانی دوست شوید که در چیزی که شما دوست دارید عالی هستند. اینترنت یکی از بزرگ‌ترین امتیازاتی است که شما نسبت به نسل گذشته دارید. از آن بهره ببرید.

• زیاد مطالعه کنید. ( یا زیاد مطالعه کردن را هدف قرار دهید.)

• اگر شما فکر می‌کنید چیزی مهم است اما افراد مسن‌تر از شما آن چیز را مورد توجه قرار نمی‌دهند، اینجا یک شانس منطقی وجود دارد که شما درست بگویید و آن‌‌ها اشتباه کنند. وضعیت توسط یک نسل و یا بیشتر به تأخیر می‌افتد(؟ از ترجمه خودم مطمن نیستم.)

• مهم‌تر از همه، این اشتباه را نکنید که موفقیت خودتان را بر اساس گروه همسالان خود بسنجید. ( مترجم: البته فکر می‌کنم بیشتر از گروه همسالان منظور گروه دوستان بوده، یا حتی‌ آشنایان) به هر حال دوست پیدا کنید ولی بدانید که عجیب و غریب بودن به عنوان یک نوجوان ( دقیق‌تر: تین‌ایجر) معمولاً خوبه.

• داشتن مهارت اجتماعی خوب، مزایای مادام‌العمر به همراه دارد. پس آن‌ها را حذف نکنید. سعی کنید در برخورد اول خوب بنظر بیایید، بذله‌گو باشید^(۱) ( اگر ممکنه… این نویسنده هنوز داره روی این مورد کار می‌کنه…)، در ملا عام صحبت کنید.

• چیزی بسازید (کاری کنید) کار در فضای با عدم قطعیت بسیار، تجربه متفاوتی است برای یادگرفتن. ( مترجم: اگر توی ایران زندگی می‌کنید این نعمت رو دارید و نمی‌خواد زیاد براش تلاش کنید‌ 🙂

حتماً بخوانید:‌ ۶۸ توصیه از کوین کلی

• به طور کلی‌تر، هیچ‌کس قرار نیست که به شما یاد بده چطور برای خودتان فکر کنید. (مستقل فکر کنید) بخش بزرگی از چیزی که اطرافیان شما به آن اعتقاد دارند اشتباه است. این مورد را درونی کنید و برای رسیدن به جهان بینی خود تمرین کنید. هم‌بستگی (از نوع همزمانی) این و افرادی که اطراف شما هستند نباید زیاد قوی باشد؛ مگر اینکه معتقد باشید در این مورد خیلی خوش‌شانس هستید. ( این جمله آخر هم متأسفانه ترجمه خوبی نیست.)

• اگر شما در ایالات متحده هستید و به مدرسه خوبی می‌روید، آن‌جا فشار زیادی است که ممکن است شما را به سمت پیروی از مسیرهایی(مسیر آموزشی) هدایت کند که نمی‌خواهید. مطمئن شوید مسیری که دنبال می‌کنید مسیر عجیب و غریبی است که می‌خواهید نه مسیری که به آن هدایت شده‌اید.
  چطور متوجه بشیم به کدوم مسیر می‌ریم؟ آیا دوستات توی مدرسه فکر می‌کنند مسیری که دنبال می‌کنی یکم عجیبه؟ اگر نه؛ ممکنه مسیری که میری خیلی معمولی باشه.

• راهی برای مسافرت به سانفرانسیسیکو و ملاقات کردن با افرادی پیدا کنید که به آن‌‌جا نقل مکان کردند تا به رویاهاشون برسن.
  چرا سانفرانسیسکو؟ سانفرانسیسکو مرکز ( یا محل تجمع) افرادی است که، پذیریش بالایی^(۲) برای تجربه‌های جدید دارند، باهوش هستند، انرژی زیادی دارند و خوشبین هستند. مرکز عجایب جهانی^(۳).
  البته از فرصت‌‌های سفر به مکان‌های دیگه هم استفاده کنید.

• نمونه‌های بارز افرادی که موفق‌ هستند، در حوزه مورد علاقه خودتون پیدا کنید؛ اگر می‌خواهید یک دانشمند بزرگ شوید، سعی کنید تا راه‌هایی پیدا کنید تا با یک دانشمند خوب ( یا به صورت آیده‌آل، بزرگ) وقت بگذرونید. مصاحبه‌ها در یوتیوب رو مشاهده کنید. چندتایی شون رو توی تویتتر دنبال کنید. (البته برادر بزرگ به ما اجازه این کار رو نمی‌ده 🙂

• افرادی که کارهای بزرگی انجام می‌دن، به طور شگفت‌آوری این کار رو در سنین جوانی می‌کنند. ( وقتی مشهور شدند موهاشون خاکستری شد…. نه وقتی اون کار رو می‌کردند.) پس، عجله کنید! شما می‌تونید کار‌های بزرگی انجام بدید.

اگر شما در بازه ۲۰ تا ۳۰ سال هستید:

هنوز نمی‌دونم. برنامه ریختم وقتی که خودم ۳۵ تا ۴۰ ساله شدم بهش فکر کنم.

اگر توصیه‌های این صفحه بهتون کمک کرد، دوست دارم درموردش بشنوم. و اگر شما این صفحه رو می‌خونید Pioneer و Emergent Ventures  ممکنه براتون جالب باشه. Alexey Guzey هم چندتا توصیه خوب داره که می‌تونید بهش سر بزنید

پی‌نوشت‌ها:

۱- اصل جمله اینه: being funny. که مطمئن نبودم و نیستم که چطوری باید ترجمه‌ش کنم.

۲- درواقع پاتریک کالیسون اینجا داره به Openness اشاره می‌‌کنه. برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: Big Five و مدل پنج عاملی شخصیت

۳- اصل ترکیب Global Weird HQ هست. من معادلی پیدا نکردم و ترجمه هم نمی‌شه کرد. برای اطلاعات بیشتر ن.ک: Schelling point و focal point

ممنونم که مطلب رو تا انتها خوندید 🙂
اگر نظری دارید خوشحال می‌شم برام کامنت بذارید؛ یا اگر بنظرتون مطلب جالب بوده با اشتراک گذاشتنش بهم می‌تونید کمک کنید.